فرهنگ غربی در زندگی سنتی
نگهداری از حیوانات برای بسیاری از انسان ها امروزه به امری ضروری و اجتناب ناپذیر تبدیل شده است . یکی از مهمترین عواملی که باعث چنین اتفاقی در این افراد می شود که گاه حیوانات را از بچه های خود بیشتر دوست دارند، غلبه حس تنهایی در وجود آنهاست به همین علت اکثر خانواده ها برای گریز از نوعی تنهایی به نگهداری حیوان رو می آورند. البته چنین خانواده هایی که حیوان نگهداری می کنند اغلب فرزندی ندارند. بطوری که امروزه این روند علاقه به نگهداری حیوان در کشورهایی که مردم تمایلی به ازدواج کردن ندارند، روبه افزایش است . مثل کشورهایی چون سوئد و تایلند.
یکی از مهمترین عواملی که باعث چنین اتفاقی در این افراد می شود که گاه حیوانات را از بچه های خود بیشتر دوست دارند، غلبه حس تنهایی در وجود آنهاست به همین علت اکثر خانواده ها برای گریز از نوعی تنهایی به نگهداری حیوان رو می آورند.
اما این موضوع در کشور ما بسیار کمرنگ است و خانواده ها برای رفع مشکل نداشتن فرزند کمتر چنین کاری می کنند.
دو دلیل شاید مانع این موضوع است .عامل اصلی اعتقادات مذهبی ماست که در خانواده های ما بخاطر پایبندی به دین چنین کاری حتی به ذهن افراد هم وارد نمی شود و دوم ترس از بیماری و آلوده شدن محیط زندگی است که باعث می شود نگهداری حیوان در کشور ما نزد خانواده ها فرضیه ای مطرود باشد.
زیرا در اسلام گرچه بر خوش رفتاری با حیوانات تاکید شده اما تنها بر نگهداری کبوتر و برخی حیوانات اهلی چون مرغ و خروس در خانه توصیه شده است. روایات اسلامی به صورت غیرمستقیم با بیان احکامی چون نجاست عینی سگ و پاک شدن عضوی که با بدن سگ آلوده شده است تنها با خاک و یا ابطال نماز در صورت وجود موی گربه بر لباس، بر عدم اختلاط حیوان در زندگی انسان تاکید دارد.
متاسفانه هرچه از خیابان های تنگ و دود گرفته جنوب شهر سمت خیابان های تر و تمیز شمال شهر برویم ، به نمونه های بیشتری از آدمهایی برمی خوریم که قلاده سگی را در دست گرفته اند و بی اعتنا می گذرند ؛ آدمهایی که به دلیل الگوبرداری از مدلهایی که خاص جامعه ما نیستند، به نگهداری حیوانات رو آورده اند. اکثر کسانی که حیوان نگهداری می کنند جوانانی هستند که در پی نمایش دادن حیوان و نشان دادن تجدد و نوعی کلاس فرهنگی هستند . زیرا متاسفانه بسیاری داشتن سگ و گربه های پشمالو را یک کلاس و تجدد می دانند و برای نشان دادن آنها هر روز دقایقی با حیوانشان به بیرون می آیند. در صورتی که نمی دانند بسیاری از بیماری ها به واسطه همین بیرون آمدن حیوان خانگی به وجود می آید.
صرفا یک مد و نه چیز دیگری، مدی که هر روز تعداد بسیاری حیوان را بدبخت می کند، میلیون ها تومان هزینه صرف می شود، در جامعه نگرانی هایی را ایجاد می کند و جالب است که نقاب حیوان دوستی هم زده، این مدی که حس متفاوت بودن صاحبان را به بهای ظلم به حیوانات ارضا می کند!
این در حالیست که تعداد بسیاری از جوانان ما حداقل اطلاعاتی از نگهداری یک حیوان ، مشکلات و بیماری های حیوان و شناخت شخصیتی حیوان ندارند و مبادرت به این کار می کنند. این چشم و هم چشمی به وجود آمده در بین جوانان آنقدر پیش رفته که برخی افراد که گربه های خیابانی را با هدف نگهداری به خانه می آورند و با یک بار شستن آن حیوان و شانه کردن موهایش فکر می کنند با کلاس و متجدد شده اند.
تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی انسان از حیوان نکته ای است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. گرچه به ناچار در دنیای کنونی زندگی انسانها تحت تاثیر مصنوعات ساخته دست خویش قرار گرفته است اما تاثیرپذیری از حیوان چندان قابل توجیه نیست زیرا این وابستگی میتواند باعث ارضای ظاهری نیاز انسان به همدم و در نهایت جدایی انسان از جمع و جامعه شود.
گرچه به ناچار در دنیای کنونی زندگی انسانها تحت تاثیر مصنوعات ساخته دست خویش قرار گرفته است اما تاثیرپذیری از حیوان چندان قابل توجیه نیست زیرا این وابستگی میتواند باعث ارضای ظاهری نیاز انسان به همدم و در نهایت جدایی انسان از جمع و جامعه شود
در نتیجه در بین افراد جامعه ای که این پدیده در آنها رواج یافته است عدم گرایش به جمع وجود دارد. در حالی که در صورت برآورده نشدن این نیاز از طریق وابستگی به حیوانات میتوان به سادگی با افزایش ارتباطات اجتماعی و شرکت در اجتماعات مردمی و انجام امور مفید علاوه بر پرکردن اوقات فراغت، فوایدی را نصیب جامعه کرد.
در ایران حتی قانونی مبنی بر ممانعت از به همراه داشتن حیوانات در پارکها و معابر عمومی برای جلوگیری از ایجاد تنش در اجتماع و حمایت از حقوق دیگر شهروندان وضع شده است و بر اساس آن به همراه داشتن حیوان در مجامع عمومی جرم محسوب شده و مجازات دارد.
صنعتی شدن جوامع و تک بعدی شدن انسان مدرن باعث شده است تا وی هر چه بیشتر احساس تنهایی کند. انسانها آنقدر از هم دور می شوند و دچار مشغله های زندگی مدرن می شوند که دید و بازدیدهای خانوادگی به صورت سالانه و حتی گاهی به فراموشی سپرده می شود. فقدان آرامش روحی و نگرانیهای اجتماعی و از آن بدتر عدم اعتماد به همنوع، افراد را وا می دارد تا به سوی حیوانات خانگی روی آورند. این حالت در بسیاری از جوامع صنعتی شایع است و متأسفانه ایران نیز به دلیل حرکت در این راه، بشدت دچار مدرن زدگی شده و افراد در سنین مختلف نگهداری یک حیوان را بسیار بهتر از دوستان یا افراد نزدیک به خود می دانند. مسایلی چون افزایش افسردگی، طلاق، تجرد و زندگیهای نابسامان همچنین دورشدن روانی فرزندان از پدر و مادر باعث شده تا حیواناتی چون سگ،گربه، همستر ، سنجاب و خرگوش به عنوان مونس انسانها در آمده و به جای همدم در زندگی انتخاب شوند.